صبح بخیر
سلام صبح بخیر گوگولیه مامان..خوبی...
جونم برات بگه که امروز مامانی سحر خیز شده...از ساعت 7 بیدارشدم...دیگه خوابم نبرد آخرش بابایی رو بیدار کردم بهش گفتم بره نون بخره...اونم گفت آماده شو باهم بریم..
منم سریع لباس پوشیدم کتونی ورزشی هم پوشیدم و رفتیم پیاده روی..به به....کلی پیاده روی کردیم و بابا یی هم یه اقایی رو پیدا کرده بود داشت باهاش صحبت میکرد...
قربونت برم هر وقت اومدی با هم میریم پیاده روی...بوس بوس...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی